قلبم به تپش افتاده
یک عشق تمومِ ریشه مو سوزونده
این عشق نمی ره کنجِ این دل مونده
این دردِ نبودنت منو پژمرده
دردی که راحتی رو از من رونده
هی پشت سرِ هم بد و بدحال میشم
زیرچکمه های غم،خرد و لگدمال میشم
عشقم بگو فردا داری برمی گردی
حتی به دروغم بگی خوشحال میشم
چشمم تو مسیری که میای خشکیده
نیستی ولی عطرت همه جا پیچیده
من خسته نمی شم منتظر می مونم
شاید که یکی تو رو تور اهی دیده
دل دل می کنم گلوم پر از فریاده
نزدیکمی فلبم به تپش افتاده
این جاده ای انتظار چقد شیرین شد
وقتی خبر از اومدنت سر داده
شاهین مازنی
درباره این سایت